سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزی باد سختی می وزید ملا سوار بر شتر شده از بیابان می گذشت در اثنای راه مشتی قاووت بیرون آورده خواست به دهانش بریزد ولی باد مهلت نداده آن را برد همسفر هایش پرسیدد چه می خوری گفت اگر به همین ترتیب باشد هیچ .


اولین دیدگاه را شما بگذارید داستان های ملا نصرالدین ،

 الاغ...       سرکه هفت...

مشخصات مدیر وبلاگ

nooshin beiky [0]

سلام من نوشین بیکی هستم . 13 سالمه ! امیدوارم از وبلاگم خوشتون بیاد . از انتقادات به شدت استقبال می شه ! خوشحال می شم که در گذاشتن مطالب بهم کمک کنید !
ویرایش
طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ